مقاله
ای-آی

ویراستار : هدیه
- مطمئن نیستم برای چی تصمیم گرفتند به آن بگویند “Intelligence Artificial
- ” که ماهم به پیروی از
- آن ها اسمش را بگذاریم “هوش مصنوعی”. ولی اسم متن را “ای-آی” انتخاب کردم تا یادآور “ای وای”
- باشد و بلکه تلنگری بشود برای آن هایی که تصور می کنند، همواره باید عده ای درخیابان ها فریاد بزنند و
- ناسزا بگویند، تا آن ها از خواب بیدار شوند و بیایند دم پنجره و بپرسند: “باز چه خبر شده”!
- اما این که هوش چی هست که یک واژه “مصنوعی” هم به تهش اضافه شده، خودش ماجرایی طوالنی دارد
- 2 که فقط به بخشی که مربوط به مهندسی کردن یک تصمیم
- است اشاره می کنم. بطور خالصه، انسان ها از
- “، “عقل 3 سه مکانیزم تصمیم گیری برخوردار هستند، “وجدان
- ” و “هوش 4
- 5
- “. این سه مکانیزم تفاوت های
- مشخصی دارند. بطور مشخص، وجدان مجموعه ای از قوانین و اصول است که از سنت ها و تربیت و فرهنگ
- اصل و نسب خانوادگی و ملی و مذهبی، سرچشمه می گیرد و تصمیماتی را به سرعت شکل می دهد. براساس
- قوانین وجدان است که یک ایرانی هرجای دنیا که باشد خودش را “ایرانی” می داند و به احتمال زیاد “عید
- نوروز” را ارج می نهد یا یک فرد مذهبی به پدر و مادر خود وفادار باقی می ماند. و یا اگر دانشجویی در امتحان
- تقلب کند، دانشجویان دیگر تمایلی به لو دادن او ندارند. این ها نمونه هایی از عملکرد وجدان هستند. البته
- اگر گناهکاری خطایی کرده، بعدها به خطایش اعتراف کند تا دیگران بخاطر او گرفتار نشوند را هم می توانید
- به حساب عملکرد وجدانی می بگذارید که به یکباره بیدار شده. این یعنی قوانینی که در وجدان انسان ها ثبت
- 1 Artificial Intelligence (AI)
- 2 Decision Engineering
- 3 Conscience
- Wisdom 4
- 5
- Intelligence
- شده اند، همیشه فعال و موثر نیستند. بعبارت ساده تر، وجدان می تواند هم به خواب برود و یا از خواب بیدار
- شود.
- در کنار “وجدان، مکانیزم “عقل” کارش مقایسه چیزها و فرایند ها به منظور کشف وتمیز دادن ویژگی های
- آن هاست و البته از نیروهای محرک ترس و حرص و جاه طلبی هم کمک می گیرد تا بتواند پس از مقایسه
- تصمیمی را اتخاذ کند. این مکانیزم کار اصلی اش طرح پرسش های مناسب برای کشف ویژگی ها و تسهسل
- مقایسه هاست. مثال عقل یک فرایند کوتاه تر را به یک فرایند بلند مدت تر، ترجیح می دهد و یا یک توضیح
- مختصر و بدون حواشی را بهتر از توضیحات پرحاشیه می داند. مکانیزم “عقل” حتی در مواردی که دانش
- خاصی نداشته باشیم هم کمک کننده است. مثال درانتخاب یک خودرو از بین چند خودرو، حتی اگر هیچ
- دانش مکانیکی نداشته باشیم، می توانیم سال ساخت و سوابق تصادفات و قیمت آن ها را مقایسه و بعد
- تصمیم بگیریم.
- و اما در کنار دو مکانیزم تصمیم گیری قبل، مکانیزم سومی قرار می گیرد که “هوش” نامیده می شود. این
- 6 مکانیزم از شگفتی های رفتار انسان است، زیرا براساس اطالعات یا “داده ها
- ” عمل کرده و می تواند تولیدات
- متفاوت و حتی متناقضی را ارائه دهد. این محصوالت می توانند از خدمات رفاهی، پزشکی تا ساخت بمب های
- شیمیایی و ویروسی تنوع داشته باشند. رفتارهای هوش را حتی در ادبیات هم می شود دنبال کرد. واژه هایی
- مانند “رندی” و “ریاکاری” و “نفاق” و “دروغ” از محصوالت رفتار هوشمندانه انسان هاست. با استفاده از
- همین ویژگیست که یکی می تواند مدیر عامل بانک ملی ایران بشود و بعد بدون اینکه معلوم شود چه کاری
- کرده و یا کی برکنار شده یا استعفا داده به یکباره از کانادا سر در می آورد و تازه کسانی را هم دارد که
- هوشمندانه می فرمایند “مصلحت نیست که کشش بدین”. این رفتار های هوشمندانه در ناپدید کردن ثروت
- عده ای از مردم و تولید فقر و بیچارگی و پولدار کردن عده ای دیگر تحت عنوان با کالس “تورم”، مختص
- 7 و یکی هم در سوئیس8 فقط بانک های ایرانی هم نیست. در همین سال جاری میالدی یک بانک در کالیفرنیا
- همین شعبده بازی هوشمندانه را به نمایش گذاشتند. تنها تفاوتی که دشت همین بود که مدیرانشان به کانادا
- فرار نکردند.
- در درک این که مکانیزم هوش چگونه از دیتاهای موجود استفاده می کند و چگونه این تصمیمات را با وجدان
- و عقل فرد هماهنگ می کند یا نمی کند، هنوز در ابتدای راه هستیم. در این رابطه، حتی مشخص نیست چرا
- برای برخی از انسان ها، برخی از داده ها بیشتر از برخی دیگر اهمیت پیدا می کنند. مثال همه در مورد اهمیت
- مقام مادر در سراسر جهان صحبت می کنند؛ تا این مرتبه که بهشت زیر پای آن هاست و غیره ولی همزمان
- می بینید که هرساله در تعطیالت نوروزی و در شروع سال جدید تعداد زیادی از هموطنان در تصادفات جاده
- ای به قتل می رسند و مادران زیادی می میرند و یا عزادار عزیزان از دست رفته خود می شوند، کسی دیگر
- دم از مقام مادر نمی زند. عجیب تر این که مردم با نزدیک شدن نوروز و خسارات تصادفاتی که به همراه خود
- 6 DATA
- 7
- Silicon Valley Bank (SVB)
- 8
- Suisse Credit
- خواهد آورد، هنوز به یکدیگر تبریک می گویند، حتی پیشاپیش! از من بپرسید، قاطعانه عرض می کنم مادر
- تک به تک این مدیران تصمیم گیر در خودروسازی و مجلس و و وزارت راه و نیروهایی پلیس راهور که
- خودروی های بی کیفیت را شماره گذاری می کنند و چنین فرزندان بی لیاقت و بی وجدانی را تحویل جامعه
- داده اند، چیزهای زیادی زیر پاهایشان دارند ولی بعید می دانم شباهتی به بهشت داشته باشد.
- به هرجهت، تصمیمات انسانی توسط ترکیب پیچیده ای از عملکرد این سه مکانیزم شکل می گیرد و هنوز
- به دنبال همین هستیم که بفهمیم این مکانیزم ها چگونه تصمیمات غلط و اشتباهات انسانی را شکل می
- دهند. خطاهایی که ظاهر بسیار معصومانه ای دارند و علیرغم زجر و دردی که می آفرینند، تکراری هم می
- شوند. باید روزی بیاید که بتوانیم جلوی حداقل تعدادی از این تصمیمات ویرانگر و زورگویی های خانمان
- برانداز را بگیریم. البته وقایع روزانه زندگی معموال ترکیبی هستند و همین کار را مشکل می کند. مثال فرض
- کنید که در یک جمع دانشجویی کسی با تقلب نمره باالتری کسب کرده و باعث شده که استاد بی نوا که
- تصور می کند خودش خوب درس داده و نخبگان مملکت هم که اهل تقلب نیستند، نمرات را روی منحنی
- نمی برد. نهایتا اینطوری می شود یک نوزده داریم و تعداد زیادی یازده و دوازده. حاال اگر شما فردی باشید
- که می دانید فردی که نوزده گرفته، تقلب کرده است، چه تصمیمی خواهید گرفت:
- 1 -آیا دانشجوی خاطی را لو خواهید داد تا دیگران صدمه کمتری ببینند و استاد هم بفهمد که خیلی
- خوب درس نداده است ؟
- 2 -آیا فرد خاطی را قانع و یا تهدید خواهید کرد تا حدی که برود خودش را لو بدهد ؟
- 3 -آیا به استاد بی نوا خواهید گفت که خوب تدریس نکرده و اگر یک نفر نوزده شده، باید بفهمد که
- تقلب شده ولی حاضر نیستید فرد متقلب را لو دهید زیرا همبستگی بین دانشجویان بهم می خورد؟
- 4 -آیا به استاد خواهید گفت که تقلب شده ولی فرد متقلب را لو نمی دهید زیرا مادرش مریض است و
- ممکن است از شنیدن خبر تقلب فرزند نابغه اش سکته کند ؟
- 5 -آیا باید به استاد خواهید گفت که تقلب شده ولی فرد متقلب را لو نمی دهید چون آدم خطرناکی
- است؟
- 6 -آیا به استاد خواهید گفت که تقلب شده ولی فرد متقلب را لو نمی دهید چون پدرش آدم مشهوری
- در ده شماست و حدس می زنید که روزی کدخدای ده خواهد شد ؟
- همانطور که می بینیم، سناریو های زیادی قابل تصور هستند که براساس اطالعاتی که در دسترس داریم، می
- توانیم تصمیمات متفاوتی را اتخاذ کنیم و قسمت خطرناک ماجرا هم همین است که برخی از این اطالعات
- ناشی از حدسیات هستند ونه حقایق میدان. بر همین اساس است که رفتار “هوش” براساس اطالعات دریافتی
- و درست و غلط بودن آن ها می تواند تغییر کند و همواره نیاز است تا وجدان و عقل نیر به کمک هوش بیایند
- تا بتوان تصمیم مطلوب تری را اتخاذ کرد.
- در کنار مسئله محدودی چون تقلب یک دانشجو، مسائل دیگری هستند که می توانند زندگی تعداد زیادی را
- تحت تاثیر قرار دهند. مثل همین ماجرای قوانین مجلس در مورد پوشش بانوان. ما هنوز نمی دانیم، چرا انسانی
- برای نمایش اعتراض خود تصمیم می گیرد که در خیابان برقصد؛ یا دیگری تصمیم می گیرد که فریاد بزند و
- آتش درست کند و دیگری خودش را به آتش می کشد و یکی هم از سطل ماست استفاده می کند ولی وزارت
- کشور در برابر این همه تنوع در تفکر مردم فقط یک بیانیه صادر می کند!
- در دورانی نه چندان دور، پاسخ کلی این بود که چنین تصمیماتی به “جهان بینی” فرد بستگی دارد و بعد
- هم دعا می کردند که فرد صالحی به قدرت برسد و تصمیم گیر بشود. دعاهایی که اکثریت آن ها اجابت نمی
- شد. امروزه هم هنوز همین مشکل وجود دارد و سوال این است که چگونه ممکن است اعمال تغییرات و ایجاد
- اصالحات بدون تهدید و ترساندن و تمسخرو کشت و کشتار رخ دهند. در یک پاسخ کوتاه، این شیوه فقط با
- هماهنگی بین وجدان و عقل و هوش ممکن می شود! یعنی ایرادی ندارد که عده ای از رندان باشند که چهل
- سال است وعده آینده درخشانی را بدهند و در همه همان چهل سال هم تکرار کنند که “اقتصاد یک شبه
- درست نمی شود”. ولی در کنار این گروه رندان، باید افراد با وجدانی هم باشند که بپرسند که مهم نیست
- اقتصاد دان نیستید، توضیح دهید که کی اقتصاد را یاد خواهید گرفت، زیرا باالخره روزی خواهد رسید که
- بگویید “اقتصاد چند شبه درست می شود؟”.
- برای همین است که شخصا تصور نمی کنم انتخاب واژه “مصنوعی” در کنار واژه “هوش” همینطوری رخ
- داده باشد. راستش، “هوش مصنوعی” نباید یادآور گل های مصنوعی باشد که از بین تمام ویژگی های گل،
- قیافه و رنگشان به گل های طبیعی شباهت دارد ولی طراوت وبوی گل های طبیعی را ندارند. “هوش مصنوعی”
- واقعا مصنوعی نیست. یک جایگزین هوش برای انسان های کم حافظه و تنبل وبی مطالعه است که در جامعه
- جایگاهی دارند و قدرت تصمیم گیری پیدا کرده اند ولی مدام تصمیمات غلطی می گیرند. برای مثال در
- سیستم های بهداشت و درمان، پزشکانی هستند که در تشخیص بیماری ها و تجویز دارو ها مهارت کافی را
- ندارند و تحت شرایط استرس زا هم ممکن است تصمیمات سوال برانگیز و خطرناکی اتخاذ کنند. بنابراین یک
- برنامه هوشمند می تواند جایگزین و یا مکمل اطالعات آن ها باشد. برنامه ای که اطالعات همه بیمارها، بیماری
- ها و داروهای مناسب هریک را در اختیار داشته باشد و چون کوهی از تجربه به کمک پزشک بیاید. به این
- ترتیب می توانیم انتظارداشته باشیم همه بیماران بطور یکسان در سرتاسر جهان و بدون خطاهای پزشکی
- براساس اطالعات موجود، مداوا شوند. یعنی دیگر نباید سخن از پزشک خوب و بد باشد و هزینه های بیمه و
- درمان هم باید کاهش پیدا کند. چنین اتفاق مبارکی می تواند در مورد مسائل حقوقی و دادگاه ها هم رخ دهد
- و مجددا سخن از وکیل باتجربه و بی تجربه به میان نیآید. این که همه مردم بتوانند به یک میزان از حقوق
- اجتماعی برخوردار باشند، قطغا از آرزو های بشری است و مصداقی از عدالت اجتماعی.
- درکنار همه این مزایای “هوش مصنوعی” ولی در بین ما انسان ها سیاستمدارانی بوده و هستند که جنگ
- های ویرانگری را در جای جای جهان به دالیل مختلفی به راه انداخته اند. و درکنار نفرتی که آفریدند، عده
- ای را بی خانمان و کسانی را هم به ثروت های کالن رسانیدند. حاال اگر اطالعات کامل چنین جنگ هایی، اعم
- از تعداد کشته ها و مجروحین و معلولین و بی خانمان شدگان و مهاجرین و ثروت هایی که در اثر آن جنگ
- ها جابجا شده را در اختیار یک برنامه هوش مصنوعی قرار دهیم، چه انتظاری باید داشته باشیم؟ آیا ممکن
- است که جنگ های بیشتری به راه بیفتد و یا سیاستمداران به جای جنگ به فکر مذاکرات و تبادل های فکری
- بیشتر بیفتند؟
- اصال، حتی شاید بتوانیم بجای این همه نماینده قانونگزار که قوانینشان بجای ایجاد آرامش و احترام و دوستی،
- نفرت و وحشت تولید می کند از “هوش مصنوعی” برای قانونگزاری هم استفاده کنیم. یعنی اگر تمام مکاتب
- فکری و فلسفی و قوانین خداپسندانه مذهبی را در اختیار یک برنامه هوش مصنوعی قرار دهیم، چه انتظاری
- باید داشته باشیم؟ آیا قوانین بهتری متولد خواهند شد که همه طیف های یک جامعه را در بربگیرند و یا بازهم
- شاهد خواهیم بود که عده ای پیشنهاد “آتش به اختیار” می دهند تا مرد جوانی باور کند که با استفاده از
- سطل ماست هم می توان به ترویج حجاب برای بانوان جوان بپردازد؟
- فکرش را بکنید اگر قرار بود بجای آرای مردم کوچه و بازار که اغلب گرفتار مشکالت روزانه خود
- هستند از یک برنامه هوش مصنوعی برای انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس استفاده می
- کردیم، چقدر همه چیز راحت تر می شد! یعنی شاید روزی بیاید که تمام زار و زندگی و
- تحصیالت و مطالعات تمام کاندیدا های ریاست جمهوری و کاندید های نمایندگی مجلس را
- بدهیم به یک برنامه هوش مصنوعی و بعد از آن می خواستیم بهترین ها را برای اداره مجلس
- وقوه مجریه انتخاب کند!
- خب، خیلی دلتان را خوش نکنید، قبل از این که چنین واقعه مبارکی رخ دهد، همین نمایندگان
- فعلی قانونی را برای منع استفاده از هوش مصنوعی در انتخابات تصویب خواهند کرد. برای همین
- از امروز بهش بگید “هوش جایگزین” تا نگویند، چون مصنوعی بود استفاده از آن را ممنوع
- کردیم.
- هزارپای لنگ



